خســــــــــ ته ام و بیــ رمــقـــــــــــــــ




خسته ام و بی رمقــــــــــــــــــــــــــــ ...


نمی دونم چرا هی نمیشه ...

خــودتـــــــــــ بــاشــــــ





خودت باش، کسی‌ هم خوشش نیومد... نیومد که نیومد! اینجا مجسمه سازی نیست!!

زندگیــــــــــــــ تکراری



امروز که دارم زندگی امروز رو می گذرونم، احساس می کنم یه زیر نویس تو ذهنم نوشته:

تکرار برنامه های امروز فردا رأس همان ساعت.

آدمــــ نــــمـــاها





چه زیباست .... قتل آدم نماها .... در ذهن

صـــــــــ بــــــز



نمی دانم چراغ قرمز ها کی می خواهند صـــ بز شوند... سخت است پشت چراغ قرمز بودن و نگریستن به ثانیه هایی که صفر نمی شوند.

شـــــعـــ ور




خدا وقتی می خواست شعور و فکر کردن رو بین آدمها (بخوانید ایرانی ها) تقصیم کنه ساعت 3 نصف شب بود،

بعضــیــ خوابــــــــــ

بعضیــــ در آغوشـــ ...

بعضی هم پای اینترنتـــ حوصله شون نشد برن صف بگیرنــــ :|

 بعضی هم در حال تجــ اوز گروهــ ی

پس همه بی نصیب موندیم از این مهمـــ !

دل آزار



بالاخره تو هم واسه من دل آزار شدی، شدی کهنه، .... نو اومده به بازار

خودم



از خوبی های نداشت این است

که فقط

به خودم فکر می کنم؛ برای خودم ...

مـــــــنـــ



لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر میکنی
من همانی ام که حتی فکرش را هم نمیتوانی بکنی ..!

روزهــــــا




این روزها می گذرند اما ، من از این روزها نمی گذرم ...!!!